معنی ایالت یخی آمریکا
حل جدول
آلاسکا
آلاسکا، اورگن، یوتا
ایالت بستنی یخی
آلاسکا
ایالت یخی امریکا
آلاسکا
ایالت آمریکا
تنسی
میسورى
کالیفرنیا
آلاباما
یخی
نوعی بستنی
ایالت گاوچرانهای آمریکا
تکزاس
ایالت نفتخیز آمریکا
کالیفرنیا
لغت نامه دهخدا
یخی. [ی َ] (حامص) چگونگی یخ. یخ بودن. نهایت سردی: دهن به این یخی دیده (یا آفریده) نشده است. (یادداشت مؤلف). || (ص نسبی) هرچیز منسوب به یخ: بازیهای یخی، قالبهای یخی، توده های یخی. (یادداشت مؤلف). || یخ فروش. آنکه یخ فروشد. که فروختن یخ پیشه دارد. (یادداشت مؤلف).
فرهنگ عمید
یخزده، منجمد: گوشت یخی،
از جنس یخ: مجسمهٴ یخی،
(صفت نسبی، اسم) یخفروش،
(اسم) نوعی بستنی،
فارسی به عربی
متجمد
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) یخ فروش فروشنده یخ
معادل ابجد
1334